پاسخ به پرسش ها در مورد انديشه هاي سياسي
سوالات تاريخ نظريات سياسي
1- مشروعيت را توضيح دهيد؟ توجيه حق حكومت براي حاكمان، و پذيرش آن حق از جانب حكومت شوندگان، تشكيل دهنده ي اجزاي مفهومي مشروعيت هستند. مشروعيت، حقانيت يك حكومت را تبيين مي كند.
2- منشاء مشروعيت و سرچشمه دولت ها را نام بگيريد؟ 1- منشاء مشروعیت و یا پیدایش دولت اللهی است. 2- قرارداد اجتماعی است. 3- طبیعی است. 4- برآمده از تحول تدریجی نیاز انسان است.
3- منشاء قانون چند چيز است؟ 1- قانون سنت ازلی است که به حوزه قدس اللهی تعلق دارد. 2- به طبیعت امور تعلق دارد و عقل انسان کاشف از آن است. 3- اراده حاکم است. 4- اراده عمومی است.
4- تفاوت ميان انديشه سياسي و فلسفه سياسي چيست؟ اندیشه ی سیاسی لزوما در پی آن نیست که با بهره گیری از شیوه خاص به معرفت درست برسد و معرفت حقیقی در باره سیاست را جایگزین گمان سیاسی کند. اما فلسفه ی سیاسی، می خواهد که معرفت حقیقی را جایگزین گمان سیاسی کند.
5- انديشه سياسي را تعريف كنيد؟ عبارت از هر تاملی است در باره مسائلی سیاسی.
6- فلسفه سياسي را تعريف کنید؟ کوششی روشمند و پیگیرانه برای رسیدن به معرفت سیاسی یا حل معماهای سیاسی است. فیلسوفان سیاسی تلاش ورزیده اند تا با عزیمت از مبادی وجود شناسی؛ روششناسی، و کیهانشناسی معین به چنین معرفتی برسند و در باره مسائل سیاسی راه حلهای فلسفی ارائه دهند.
7- پرسشهای بنیادین اندیشه سیاسی چیست؟ چرا دولت وجود دارد؟ آیا دولت در خدمت خیر عموم است؟ اگر چنین است این خیر چیست؟ آیا این خیر کمال اخلاقی انسان است یا بهروزی مادی او؟ میزان مطلوب دخالت دولت در امور چقدر است؟ آیا دولت در مسائل معنوی بی طرف باشد یا خیر؟ قانون از کجا پیدا شده؟ شیوه اداره مطلوب جامعه از چه قرار است؟ آیا می توان از طریق برنامه ریزی عمومی سعادت بشر را در این دنیا تامین کرد؟
8- موضوعات اندیشه سیاسی چه است؟ عدالت، قدرت، سرچشمه و غایت دولت، آزادی فرد و اختیارات حکومت از مهمترین مفاهیم و موضوعات اندیشه سیاسی است.
9- ادوار سه گانه انديشه سياسي غرب را نام ببريد؟ و مورد اول آنرا تشريح كنيد؟ 1- سنت، 2- مدرن، 3- پست مدرن. و سنت نیز به سه دسته تقسیم می شود که عبارتند از سنت یونان؛ سنت روم و سنت مسیح.
10- ويژگيهاي عمومي دوره مسيح را بيان كنيد؟ خدا محوری، مطرح بودن رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با انسان بر بنیاد آموزه های دینی، توجه به زندگی بر اساس تعالیم دینی، نظام اطاعت مبتنی بر مشروعیت دینی که در این دوره دو نوع اطاعت مطرح است اول اطاعت از خدا و دیگر اطاعت از نماینده گان خداٰ، انسان برای رفع نگرانی های خود به دین و نهادهای دینی متوسل می شوند و همچنان اراده انسان مقهور اراده خدا است.
11- ويژگيهاي عمومي دوره تفكر در يونان را شرح دهيد؟ محور تفکر طبیعت است و انسان جزء از طبیعت. طبیعت برای انسان نا شناخته است و انسان به دنبال شناخت آن. انسان مقهور طبیعت است و قواعد طبیعت حاکم بر او. هدف انسان شناخت طبیعت است. انسان به دنبال نیروی نادیدنی طبیعت است.
12- ويژگيهاي عمومي دوره مدرن را توضيح دهيد؟ انسان محوری. انسان در تلاش تغییر و ابزار سازی است. انسان توانمند است و روی عقل تاکید دارد. بر طبیعت مسلط است. در تلاش به خدمت گرفتن طبیعت است. از نظر سیاسی اراده عمومی مطرح است. علم گرائی و مبارزه با اوهام در این دوره قابل توجه است.
13- جنس اسطوره از كجا ناشي مي شود؟ اسطوره زائیده ی خیال و توهمات بشر اند. عدم شناخت انسان از طبیعت موجب رو آوردن او به اسطوره می شود.
14- معنا داشتن زندگي انسان كدام است؟
15- ادعاي متوليان اسطوره يي چيست؟ می گویند نیروهائی در طبیعت هستند که بر زندگی انسان تاثیر می گذارند و آنان مدعی اند که این نیروها را می شناسند و می توانند آنها را کنترول کنند و نیز آنها را به دیگران بشناسانند.
16- پيوند تفكر اسطوره يي با سياست چيست؟ فرمانروایان می خواهند با کمک از اسطوره سازان خود را واسطه بین خدا و مردم معرفی کنند و اسطوره سازان نیز تلاش دارند تا اسطوره های خود را پیچیده سازند و از این طریق سعی در مطیع ساختن مردم می کنند.
17- پايه هاي تحليل اسطوره يي بر چه اصول استوار است؟ 1- میان انسان و طبیعت تفاوت وجود ندارد. 2- طبیعت دارای شعور و فهم است. 3- طبیعت موجود زنده است. 4- آئین ها و دعا ها همه برای کنترول نیروهای طبیعت است. 5- انسان ضعیف است و تحت نیروی طبیعت. 6- در تفکر دچار وحشت و ترس است. 7- مقهور طبیعت است. 8- طبیعت دارای سلسله مراتب از بالا به پائین است. 9- تلاشها همه برای پیدا کردن نظم طبیعت است. 10- اسطوره انعکاس ضعف انسان است. انسان ها در مقابل طبیعت ضعف داشتند لذا اسطوره را ساختند.
18- چرا در يونان دانش توليد مي شود اما در شرق نه؟ به چهار دلیل: یکی اینکه در شرق کاهنان ایدئولوژی حکومت را به دست می گیرند و اجازه گسترش دانش را نمی دهند. دوم اینکه در شرق دانش را صرفا برای اجرا می خواستند و برای دانستن نمی خواستند. سوم اینکه در شرق حاکمان مستبدانه عمل می کردند و در نهایت اینکه در شرق دولت های متمرکز بود و پادشاهان تصمیم می گرفتند که دانش چقدر پیشرفت کند. اما در یونان دولت های کوچک زیاد بوده و می توانستند در قلمرو خود پیشرفت داشته باشند.
19- ويژگيهاي دوره فيثاغورثيان را شرح دهيد؟ 1- تمرکز شان بیشتر بر روی فلسفه است. معتقد بودند که روح انسان نمی میرد و خوردن گوشت را حلال نمی دانستند. 2- نفس همان عامل وحدت است و جزئی از خداست. 3- به ماورا الطبیعه توجه داشتند. 4- از حالت مونیستی یا تک گرایانه به دوآلیستی نزدیک شدند. 5- بر تجربه و عقل هر دو تاکید داشتند. 6- به نظم طبیعت توجه داشتند. 7- صورت گرا هستند، کارکردها و اهداف مهم هستند. 8- مفهم حد دو بخش دارد یکی خوب و دیگری بد یا خیر و شر.
20- دوره دوم پيشا سقراطيان را واضح سازيد؟ تفکر پیشا سقراطیان به دو دوره آیونی و فیثاغورثیان تقسیم می شود. که ویژگی دوره آیونی عبارت است از: الف: در این دوره انسان به به دنبال کنجکاوی در باره جهان است. ب: انسانها به دنبال اینست که بداند آیا پشت اینهمه کثرت ها که در جهان است وحدت وجود دارد یا نه؟ د: از گزاره های جزمی و اسطوره یی به استقلال و علت و معلول پرداختند. ج: طبیعت را به شکل انسان می بیند.
21- ماده اوليه جهان را از نظر دانشمندان بيان كنيد؟ چهار نظر وجود دارد. ماده ی طبیعت آتش است. 2- ماده ی طبیعت خاک است. 3- ماده طبیعت بخار است. 4- ماده طبیعت الماس است.
22- ديدگاه هراكلت را نسبت به ماده اوليه جهان با تفصيل بنويسيد؟ هراکلت هر چند جزء متفکرین ملطی است ولی اصالتا ملطی نیست. فیلسوف تغییر و صیرورت دائمی است که جنس هستی را از آتش می داند و معتقد است هستی دائما در حال شدن است. هستی دائما در حال تغییر است. مثلا سلولهای بدن انسان دائما در حال تغییر اند و چون همه چیز در حال تغییر است پس نمی توان آنرا شناخت و باید به ماده اولیه که ثابت است توجه کرد. او جنگ اضداد را وارد فلسفه کرد و عنوان می کند که جهان دائما برخورد اضداد است. ضدیت تز و آنتی تز که تبدیل به سنتز می شود. و هستی جنگ اضداد است. هراکلت جنگ را طبیعی می داند و نیروی بیرون نیست که این تضاد را به وجود آورده، او معتقد است که ورای ماده چیزی نیست. او خاووس یعنی بی نظمی را موجود در طبیعت می داند و تلاش را فقط برای رسیدن به کاسموس و نظم بیان می کند. و گسترش نظم در دنیای بی نظمی تنها هدف اصلی زندگی است. هراکلت می گوید ماده ی اولیه طبیعت آتش است.
23- نظريه گزنفون را شرح دهيد؟ گزنفون از جمله دانشمندان الغائی است. او بر خلاف نیاکانش که حس گرا بودند، برای معقولات اعتبار قائل است. او معرفت را به دو دسته تقسیم می کند: الف: معرفت حسی ب: معرفت عقلی. یا معرفت محسوس و معرفت معقول. گزنفون معتقد است که چیزی که حسی است قابل اعتبار نیست. گفته می شود او دیندار توحیدی است و می گفت که به دنبال جسمانیت نروید و آلایشهای دنیایی شما را گمراه نکند و خدا را ازلی و ابدی می داند و معتقد است که انسان از خاک ساخته شده و انسان به خودی خود یک موجود ناچیز است و به خودی خود ارزش ندارد.
24- معناي لغوي سوفس، سوفيست، فيلو و سوفسطائيان را بينويسيد؟ سوفس به معنی آگاهی و دانائی. سوفیست کسی که از آگاهی و دانائی برخوردار است. سوفسطائیان معتقدند که مردمان آگاه و دانا هستند و با گرفتن پول، آگاهی را به دیگران آموزش می دادند.
25- بعد از حمله اسكندريان بر ايران، چه تحول بر حكومت موكناي به وجود آمد؟ تحول اینست که یک سلسلهی در یونان حکم فرماست به نام موکنای که شاهان آنها آناکس نام داشت. آناکس ها در درون قصر شاهی بودند و هر تصمیم گیری را در قصر شاهی شکل می دادند. بنا بر این محور شهر و کشور قصر شاهی است. اتفاقی که می افتد اینست که قصر شاهی از اعتبار می افتد و مرکز فرماندهی به میدان شهر منتقل می شود ( آگورا)
26- متفكران سوفسطائيان را نام بگيريد؟ پروتاگوراس که مهم ترین متفکر سوفسطایی است. 2- گرگیاس 3- هیپیاس 4- آنتی فون 5- تراسیماخوس 6- کریتیاس.
27- ویژگی های عمومی دوره پیش از سقراطیان ( آیونی ها ) را معلومات دهید؟ در این دوره افراد به دنبال کنجاوی در باره جهان هستی هستند. در واقع یک نوع دانش فیزیکی نسبت به طبیعت را دنبال می کند و صرفا به دنبال کنجکاوی اند و می خواهند بشناسند. به دنبال توضیح علمی طبیعت هستند پس بطور کامل به طبیعت خارجی ( فیزیکی) سرسپرده اند. متفکران در طبیعت با انبوهی از واقعیت های مواجهه اند. به دلیل متفاوت بودند مواد اینها با مشکل مواجه می شوند از اینجهت اینها به دنبال این هستند که بدانند آیا پشت اینهمه کثرت ها، وحدتی وجود دارد یا نه. بنا بر این به دنبال یک ماده ثابت در لابلای این تغییرات هستند. مفروض آنها این بود که اگر بدانند جهان از چه ساخته شده می توانند کل هستی را توضیح دهند و این امر که جهان همیشه در حال تغییر و تغییر عامل زوال و انحطاط است، باعث شد که جستجوی اصلی پیرامون ماده ی اولیه که غیر قابل تغییر است آغاز شود. پس سوالی که در این دوره اهمیت یافت این بود که جنس واحد این جهان چیست، جوهر اصلی این طبیعت چیست، جهان از چه چیزی ساخته شده است. این بود که دانشمندان این دوره از گزاره های جزمی اسطوره ی و دینی به استدلال و علت و معلول پرداختند و برای یافتن ذات طبیعت از علت ها شروع کردند و تفکر علمی شکل گرفت.
28- نظریه دانشمندان را راجع به ماده اولیه طبیعت را بینویسید؟ تالس می گوید ماده اولیه طبیعت آب است. آناکسی مندروس می گوید ماده ی اولیه طبیعت، چیزی به نام بی نهایت است، حد و مرز ندارد. آناکسی مانوس می گوید ماده ی اولیه طبیعت بخار است. هراکلیت ماده اولیه را آتش می داند. دمکریت معتقد است که ماده اولیه اتم است.
29- امانيسم در غرب چند بار مطرح شد و تفاوت اين دو در چيست؟ امانیسم در غرب دو باره مطرح شد. اول در اواخر قرن چهارده و اوائل قرن پانزده بود که امانیسم شهروندی مطرح شد به این معنی که هر انسان را باید به عنوان یک شهروند بیبینیم. که این دیدگاه منجر به حقوق شهروندی شد. بار دوم در قرن پانزده و شانزده بود که امانیسم ادبی مطرح گردید که مساله ی بازگشت به ادبیات یونان و روم باستان را مطرح کرد.
30- دو دوره امانیسم را نام بگیرید و تفاوت هر دو دوره را بینوسید؟ در غرب دو بار امانیسم مطرح شده است: یکی دوره سوفسطائیان و دیگری دوره مدرن. انسان در دوره ی اول همچنان ناتوان است و مقهور طبیعت اما انسان دوره مدرن. ضمن آنکه بر عنصر عقل تاکید می شود این عقل می خواهند طبیعت را تغییر دهد و انسان این دوره توانا و فعال است.
31- معرفت شناسائي سوفسطائيان را واضح سازيد؟ سوفسطائیان نسبت به همه ی شناخت ها با دیده ی شک می نگرند. آنها معتقد اند که انسان تنها از راه حس قادر به ادارک هستند. آنان می گویند مدرکات عقلی نیز حسی هستند. بر بنیاد باور آنان، شناخت تنها برای فاعل شناسایی اعتبار دارد. معیار فعل اخلاقی ریشه در خدا ندارد. قانون تابع تغییر شرایط است و معیار مصلحت نیز فرد است.
32- نقدهاي سقراط بر انديشه ي سوفسطائيان را شرح دهيد؟ 1- فضیلت قابل آموزش دادن نیست. 2- هسته ی فضیلت در درون انسان است که باید پرورش داده شود. 3- هر چیز یک معیار و ملاک کلی دارد. خوبی و بدی. 4- فضیلت و معرفت یک چیز هستند.
33- چرا يوناني ها اصطلاح كاسموس را انتخاب كردند؟ زیرا معتقدند که کاسموس دارای یک نظم و قاعده می باشد و کل هستی نیز دارای یک نظم کلی هست، به همین خاطر اصطلاح کاسموس را انتخاب کرده اند.
34- معناي لغوي و اصطلاحي كاسموس را بيان كنيد؟ کاسموس به معنی کیهان، هستی و طبیعت است.
35- انواع حكومت ها از ديدگاه افلاطون را نام بگيريد؟ 1- فیلسوف شاهی، 2- اریستوکراسی ( دوستداران فلسفه حاکم شوند) 3- تیموکراسی ( جاه و مقام طلبان) 4- الیگارشی ( ثروتمندان) 5- دمکراسی ( حکومت مردم بر مردم) 6- تیرانی ( حکومت انحصاری فردی)
36- منحني مطلوبيت حكومت را از ديدگاه افلاطون بيان كنيد؟ سه نوع حکومت قانون گرا هستند که عبارتند از 1- مونارشی (پاد شاهی)2- اریستوکراسی ( تعداد حاکمان چند نفر) 3- جمهوری ( تعداد حاکمان زیاد ) و سه نوع حکومت قانون گریز است که عبارتند از 1- دمکراسی ( حکومت تعداد زیاد مردم ) 2- الیگارشی،( چند نفر حاکم ) 3- تیرانی ( حاکمان یک نفر) به ترتیب کمترین مطلوبیت را دارند.
37- ارسطو به لحاظ روش، كدام روش را برگزيده است؟ ارسطو از لحاظ روش استقراء گرا است. و مهمترین آثار او عبارتند از سیاست، اخلاق نیکوماخوس و اصول حکومت آتن.
38- نظريه سلبي ارسطو را بيان كنيد؟ 1- نفی نظریه مثل افلاطون. 2- نفی نظریه کمونیسم افلاطونی. 3- نفی فرمانروائی مطلق فیلسوف.
39- نظريه ي ايجابي ارسطو را واضح سازيد؟ 1- توجه به قانون 2- فیلسوف فقط می تواند کلیات را ترسیم کند اما شهروندان جزئیات را. 3- سیاست را از آسمان به زمین می آورد. 4- تقسیم حکومت به نظری و عملی. توجه بیشتر به حکمت عملی. 5- به لحاظ روش استقراء گرا است. دو نوع روش وجود دارد. یکی قیاسی است که از کلیات به جزئیات می رسند و دیگری استقرائی است که از جزئیات پی به کلیات می برند.
40- پايه هاي دمكراتيك انديشه ارسطو كدامند؟ توجه به قانون، توجه به شهروندان، نگاه زمینی به سیاست، توجه به حاکمیت خصوصی و توجه به کثرت.
41- عدالت توزيعي را بيان كنيد؟ عدالت توزیعی آنست که فرصت ها برای همه یکسان باشد و به هر کس مطابق کارش پاداش داده شود.
42- عدالت جبراني يعني چه؟ عدالت جبرانی، نا برابری که در عدالت توزیعی به وجود آمده است را بر طرف می سازد.
43- عدالت از ديدگاه افلاطون را شرح دهيد؟ افلاطون معتقد است که عدالت در بین طبقات مختلف ( طلا، نقره و آهن) باید نا برابر باشد اما در درون هر طبقه باید برابری وجود داشته باشد.
44- عدالت از ديدگاه ارسطو يعني چه؟ عدالت از نظر ارسطو به معنی رعایت قانون و برقراری توازن میان خواستهای نفسانی انسان است.
45- تصميم عقلاني چه ملاك دارد؟ تصمیم عقلانی آنست که نه افراطی باشد و نه تفریطی بل در حد اعتدال باشد. مثلا شجاعت حد وسط میانه نترسیدن و ترسیدن است. یا عفت حد وسط بین خمودگی و شهوت رانی است. پس تصمیم عقلانی تصمیم است که حد وسط بین افراط و تفریط باشد.